طعم شيرين عدالت در دوران ظهور

نويسنده: حسين الهى‏نژاد
در نگاه نخست چنين به نظر مى‏رسد كه پاك ساختن زمين از ظلم، ستم، گناه و معصيت، و برچيدن بساط طاغوت‏ها و ستمگران ناممكن است و گويا زمين و زمينيان با گناه و ظلم خو گرفته و مظلومان عالم فرياد رسى ندارند، تا حق آن‏ها را از ظالمان و طاغيان بستاند. گوئيا جهان به تحمل وجود شوم ستم پيشگان عادت كرده است; تا جايى كه بشر دوره‏اى را سراغ ندارد كه در آن، جامعه جهانى خالى از ستم و ستمگران باشد.
از سوى ديگر حكمت‏خداوند بر اين تعلق گرفته است كه زندگانى انسان بر اساس فطرت خدا دادى جارى شده و شالوده آن، كه عدالت‏خواهى و ظلم ستيزى است، بدون پاسخ و جواب نماند.
با رستاخيز مهدى عليه السلام، ظلم و ستم به ديار عدم آهنگ سفر كرده و جاى خود را به عدل و داد مى‏سپارد و عدالت اجتماعى فراگير شده و ثمره تلاش و كوشش انبياء و اولياء به بار نشسته و مردم طعم شيرين عدالت را مى‏چشند.
امام زمان عليه السلام بعد از تولد چنين دعا كردند: «... اللهم انجز لى ما وعدتنى، و اتمم لى امرى، و ثبت وطاتى، و املا الارض لى عدلا و قسطا (1) ; خداوندا! آنچه را كه به من وعده دادى محقق ساز و امر [حكومت عدالت گستر جهانى] مرا به كمال برسان و گام‏هاى مرا استوار بدار و زمين را به وسيله من از عدل و داد پر ساز.»
در احاديثى كه درباره قيام مهدى عليه السلام آمده است دعوت به توحيد و مبارزه با شرك و كفر اعتقادى، به اندازه ايجاد عدالت و اجراى آن، مورد تاكيد قرار نگرفته است. علت اين امر را بايد در نياز عمده جامعه بشرى به برقرارى عدالت و گسترش دادگرى در اين زمان دانست.
امام صادق عليه السلام فرمود: «اذا قام القائم عليه السلام حكم بالعدل وارتفع الجور فى ايامه و آمنت‏به السبيل و اخرجت الارض بركاتها و رد كل حق الى اهله (2) ; هرگاه قائم قيام كند، به عدل حكم مى‏كند و در ايام او جور مرتفع شود و به وسيله او راه‏ها امن گردد، زمين بركاتش را خارج مى‏سازد و هر حقى به صاحبش برگردانده مى‏شود.»
امام حسين عليه السلام فرمود: «لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله عز و جل ذلك اليوم حتى يخرج رجل من ولدى فيملاها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما، كذلك سمعت رسول الله يقول (3) ; اگر از دنيا جز يك روز باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانى گرداند، تا مردى از فرزندان من خروج كند، پس زمين را از عدل و داد پر كند، همانگونه كه از ظلم و ستم پر شده باشد. اين چنين از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم.»
امام صادق صلى الله عليه و آله فرمود: «اما والله ليدخلن [القائم ] عليهم عدله جوف بيوتهم كما يدخل الحر و القر (4) ; به خدا قسم كه عدالت‏خود را در درون خانه‏هاى مردم وارد مى‏كند همانگونه كه سرما و گرما داخل مى‏شود.»
امام رضا عليه السلام فرمود: فاذا خرج وضع ميزان العدل بين الناس، فلا يظلم احد احدا (5) ; آنگاه كه خروج كند، ترازوى عدل را در بين مردم مى‏نهد، پس هيچكس به ديگرى ظلم نمى‏كند.»

ارزش عدالت

عدالت از اصول مهم و از تعاليم و اهداف عمده اسلام است. در دستورات اسلامى، انسان‏ها مامور شده‏اند كه در تمام ابعاد زندگى خود (فردى، اجتماعى، اقتصادى، سياسى، و نيز در گفتار، رفتار و كردار) عدالت را رعايت كرده و آن را سر لوحه كارهاى خود قرار دهند.
قرآن كريم در آيات متعددى ارزش و اهميت عدالت را بيان كرده و به آن سفارش نموده است كه در ذيل نمونه‏هايى از اين آيات بيان مى‏شود:
1- «اعدلوا هو اقرب للتقوى‏» (6) ; «عدالت ورزيد كه عدل به تقوى نزديكتر است.»
«و اذا قلتم فاعدلوا» (7) ; «وقتى سخن گفتيد به عدالت‏سخن گوييد.»
2- «ان الله يامر بالعدل والاحسان‏» (8) ; «حقيقتا خداوند به عدل و احسان امر مى‏كند.»
3- «و لايجرمنكم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوى‏» (9) ; «و البته نبايد بدى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد. عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است.»
4- «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط‏» (10) ; «به راستى [ما ] پيامبران خود را با دلايل آشكار فرستاديم و با آن‏ها كتاب و ترازو فرود آورديم تا مردم به عدالت‏برخيزند.»
بر اساس اين آيه، فرستادن رسولان الهى و كتاب‏هاى آسمانى براى تحقق عدالت در جامعه بشرى است.
در جامعه اسلامى همه افراد در برابر بيت المال و امكانات عمومى مساوى اند و هيچ عامل نژادى و سوابق مبارزاتى و انتساب به افراد يا گروه‏هاى صاحب نفوذ و قدرت، مانع اجراى عدالت نمى‏شود و لذا گريزگاه قانونى در جامعه اسلامى وجود ندارد.
ائمه اطهار عليهم السلام كه مفسران واقعى قرآن كريم هستند نيز در كلمات نورانى خود بر مساله عدالت تاكيد ورزيده‏اند. به عنوان نمونه چند فراز از گفتار آنان را در ذيل مى‏آوريم:
1- امام صادق عليه السلام فرمود: روزى اميرالمؤمنين على عليه السلام به خليفه دوم فرمودند: «ثلاث ان حفظتهن و عملت كفتك ما سواهن، و ان تركتهن لم ينفعك شى‏ء سواهن; سه چيز است كه اگر از آن‏ها حفاظت كرده و به آن‏ها عمل كنى تو را از غير آن‏ها بى نياز مى‏كند و اگر آن‏ها را ترك كنى، غير آن‏ها سودى به تو نمى‏رساند.»
خليفه پرسيد: آن سه چيز كدامند؟ حضرت فرمودند: «اقامة الحدود على القريب و البعيد، والحكم بكتاب الله فى الرضا والسخط، والقسم بالعدل بين الاحمر والاسود... (11) ; اجراى حدود بر نزديك و دور (آشنا و بيگانه)، و حكم كردن به كتاب خدا در حال خرسندى و خشم، و تقسيم عادلانه بين سياه و سرخ...»
2- امام على عليه السلام به فرزندش امام حسين عليه السلام فرمود: «اوصيك بتقوى الله فى الغنى و الفقر و بالعدل على الصديق و العدو; تو را به تقواى الهى در حال غنا و تنگدستى و رعايت عدالت‏با دوست و دشمن سفارش مى‏كنم.»
3- ابو مالك مى‏گويد:
«قلت لعلى بن الحسين عليه السلام اخبرنى بجميع شرايع الدين. قال: قول الحق، والحكم بالعدل، والوفاء بالعهد، هذه جميع شرايع الدين (12) ; به امام سجاد عليه السلام گفتم: مرا از مجموعه آئين‏هاى دين آگاه كن. امام فرمود: سخن حق و داورى طبق عدالت و وفاى به عهد. اين‏ها همه آئين‏هاى دين است.»

تحقق عدالت‏به دست مهدى عليه السلام

لازمه تحقق عدالت اجتماعى، از بين رفتن ناهنجارى‏ها و مفاسد اجتماعى است. حضرت مهدى عليه السلام در حكومت جهانى خود با اين مفاسد مبارزه كرده و معضلات و مشكلات جامعه را برطرف مى‏كند. در ذيل به چند روايت كه بيانگر مفاسد و بى عدالتى در دوران غيبت است اشاره مى‏شود:
1- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «و ذلك عندما تصير الدنيا هرجا و مرجا، و يغار بعضهم على بعض، فلاالكبير يرحم الصغير، و لاالقوى يرحم الضعيف، فحينئذ ياذن الله له بالخروج (13) ;
و آن (قيام قائم عليه السلام) در هنگامى است كه دنيا دچار آشفتگى مى‏گردد و مردمان به يكديگر مى‏تازند، نه بزرگسال به خردسال رحم مى‏كند، و نه قدرتمند به ناتوان، در اين هنگام خداوند به او (امام غايب) اجازه خروج مى‏دهد.»
2- امام صادق عليه السلام درباره دوران غيبت امام عصر مى‏فرمايد: «و رايت الربا ظاهرا لا يعير (14) ; مى‏بينى كه ربا آشكار است و سرزنش نمى‏شود.»
3- همچنين آن حضرت درباره اين دوران فرمود: «و رايت الولاية قبالة لمن زاد (15) ; مى‏نگرى كه ولايت (مسؤوليت و پست‏ها) در دست كسانى است كه رشوه بيشترى مى‏دهند.»
در نگرش به مجموعه اين احاديث و احاديث ديگرى كه در تبيين و ترسيم دوران پيش از ظهور رسيده است، به اين نكته پى مى‏بريم كه بزرگترين بحران در حيات انسانى پيش از ظهور، نبود عدالت اجتماعى است.
حضرت مهدى عليه السلام در دوران حكومت جهانى خويش با كليه معضلات اجتماعى كه دامنگير جامعه جهانى است، مبارزه كرده و جهان را از لوث آن‏ها پاك مى‏نمايد، و جامعه ايده آل اسلامى را بر مبناى فرهنگ ناب محمدى صلى الله عليه و آله تشكيل مى‏دهد. در ذيل به چند روايت كه بيانگر عملكرد حضرت مهدى عليه السلام در دوران ظهور و ويژگى‏هاى اين زمان است اشاره مى‏شود:
1- امام صادق عليه السلام درباره دوران ظهور مى‏فرمايد: «و يحسن حال عامة العباد، و يجمع الله الكلمة، و يؤلف بين قلوب مختلفة، و لا يعصى الله (عز و جل) فى ارضه، و يقام حدود الله فى خلقه، و يرد الله الحق الى اهله (16) ; حال عموم مردم را بهبود بخشد، و خداوند وحدت كلمه پديد آورد، وبين قلب‏هاى پراكنده الفت ايجاد كند، و خداوند در زمين معصيت نشود، و حدود الهى ميان مردم اجرا شود و خداوند حق را به اهلش باز گرداند.»
2- همچنين آن حضرت فرمود: «اعلموا ان الله يحيى الارض بعد موتها... اى يحييها الله بعدل القائم عند ظهوره بعد موتها بجور ائمة الضلال (17) ; [خداوند در قرآن مى‏فرمايد: ] «بدانيد كه خداوند زمين را پس از مردنش زنده مى‏گرداند» يعنى خداوند زمين را با عدل قائم در رستاخيز ظهور او زنده مى‏گرداند، پس از آنكه از ستم فرمانروايان ضلالت مرده باشد.»
3- امام صادق عليه السلام فرمود: «اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع الجور فى ايامه و امنت‏به السبل (18) ; هنگامى كه قائم قيام كند، بر اساس عدالت‏حكم مى‏كند و ظلم و جور در دوران او برچيده مى‏شود و راه‏ها در پرتو وجودش امن مى‏گردد.»
4- امام باقر عليه السلام درباره عملكرد حضرت مهدى عليه السلام در دوران ظهور فرمود: «و يوسع الطريق الاعظم فيصير ستين ذراعا و يهدم كل مسجد على الطريق و يسد كل كوة الى الطريق‏و كل جناج و كنيف و ميزاب الى الطريق (19) ; جاده بزرگ و اصلى را توسعه مى‏دهد تابه 60 ذراع برسد و تمام مساجدى را كه در مسير قرار دارند خراب مى‏كند و تمام دريچه‏هايى كه به راه‏ها گشوده مى‏شود مى‏بندد و بالكن‏ها و فاضلاب‏ها و ناودان‏هائى كه در راه [عبور مردم] باز مى‏شود مى‏بندد.»
5- امام باقر عليه السلام مى‏فرمايد: «اذا قام قائم اهل البيت قسم بالسوية و عدل فى الرعية (20) ; هنگامى كه قيام كننده اهل بيت عليهم السلام قيام كند، به صورت مساوى تقسيم مى‏كند و در ميان رعيت‏به عدالت رفتار مى‏كند.»
6- در دعاى ندبه مى‏خوانيم: «متى ترينا و نريك و قد نشرت لواء النصر ترى... و قد ملات الارض عدلا و اذقت اعدائك هوانا و عقابا; كى ما را مى‏بينى و ما هم تو را ببينيم در حالى كه پرچم پيروزى را بپا دارى... و زمين را با عدل پر كرده باشى و به دشمنانت‏خوارى و عذاب را چشانده باشى.»

پى‏نوشت‏ها:

1) اكمال الدين و اتمام النعمه، ج‏2، ص‏428; بحار الانوار، ج 51، ص 13.
2) بحارالانوار، ج‏52، ص‏338; ارشاد، ص‏334.
3) اكمال الدين و اتمام النعمة، ج‏1، ص‏318.
4) غيبت نعمانى، ص‏159; اثبات الهداة، ج‏3، ص‏544; بحارالانوار، ج‏52، ص‏362.
5) كمال الدين، ص‏372; بحارالانوار، ج‏52، ص‏321.
6) مائده/ 11.
7) انعام/ 153.
8) النحل/ /92.
9) مائده/ 8.
10) الحديد/ 25.
11) التهذيب، ج‏6، ص‏227، ح‏547; دعائم الاسلام، ج‏2، ص‏443، ح‏1543.
12) تفسير نور الثقلين، ج‏3، ص‏79.
13) بحارالانوار، ج‏52، ص‏380.
14) منتخب الاثر، ص‏429.
15) بحارالانوار، ج‏52، ص‏257.
16) اكمال الدين و اتمام النعمة، ج‏2، ص‏646.
17) غيبت نعمانى، ص‏25.
18) بحارالانوار، ج‏13، ص‏180، (طبع قديم) .
19) همان، ص‏186.
20) بحارالانوار، ج‏52، ص‏351، ح‏103.